Amadeus / 1984 / Milos Forman
«...Motzart ! Motzart ! forgive your assassin! I confess, I killed you»
موسیقی، موسیقی، موسیقی ؛ باشکــــوه ، واقعن زیباست ، واقعن تسخیر کنندهست. به راستی که نیچه درست گفته، زندگی بدون موسیقی معنا نداره، موسیقی روح زندگیـه.
چه کرده "میلوش فورمن" ! هر بار که این فیلم رو نگاه میکنم با خودم میگم آیا اگر شخص دیگهای هدایت این فیلم رو بر عهده میگرفت، این فیلم همچین چیزی از آب در میومد ؟ فکر نمیکنم.
میلوش فورمن کم نذاشته برای این فیلم، همه چیز در اوج خودش. "آمادئوس" بسیار فراتر از یک بیوگرافیـه، همه چیز در این فیلم میشه دید.
اجرای "تام هالسی" یکی از زیبا ترین اجرا هایی بود که دیدم؛ به بهترین نحو ممکن نقش "موتزارت" رو بازی میکنه و اینقدر باورپذیر بازی میکنه که من گاهی اوقات فراموش میکردم که این "تام هالسی"ـه، نه "موتزارت" !
«I am a vulgar man, but my Music is not»
بیشک بهترین فیلمیست که در تاریخ سینما در مورد موسیقی ساخته شده. البته با بعضی از دوستام که گفتمان میکردم میگفتن زیاد از فیلم خوششون نیومده و یه مقدار حوصلهشون سر رفته؛ خب 180 دقیقه زمان کمی نیست ولی برای من که عاشق موسیقی کلاسیک هستم حتی زمانش بسیار هم کم بود! بار اولی که فیلم رو دیدم تا آخر خیره به فیلم بودم و بار های بعدی میدیدمش و فقط از موسیقی فوق العادهش [که فضای فیلم، زیباتر هم کرده بودش] لذت میبردم.
«I see music, when i look at you»
شرح کوتاهی در مورد "ولفانگ آمادئوس موتزارت" : موتزارت در سال 1756 در اترش به دنیا اومد و در سال 1791 هم فوت کرد. با همین مدت کمی که زنده بود بیش از 600 قطعه موسیقی ساخت که هر کدوم شاهکاری هستن برای خودشون. در 3 سالگی شروع به آهنگسازی کرد و در 5 سالگی لقب کودک نابغه رو گرفت؛ در 7 سالگی اولین سمفونی خودش رو نوشت و در 12 سالگی هم اولین اپرا ی خودش نوشت !
این فیلم نامزد 11 اسکار بوده که موفق میشه 8 تاشو درو کنه !
و فراموش نشدنی ترین دیالوگ فیلم : [صدای خندهی موتزارت]
امتیاز من به فیلم: 10/10
Tyrannosaur / 2011 / Paddy Concidine
«هر دو داغونـیم؛ چه تفاهمی از این بهتر ؟! »
واقعن فیلم غافلگیر کنندهای بود. با یه فیلم رئال فوق العاده ملموس طرف هستید.
این اولین فیلم "پدی کانسیدین" بود، البته بیشتر فعالیتش در عرصهی بازیگریه ولی همیشه بازیگر دست سوم (یا فوقش دسته دومی) بیش نبوده ولی با این فیلم حسابی من رو غافلگیر کرد و به شدت منتظر فیلمهای بعدیش هستم. قبل از دیدن فیلم نمیدونستم کارگردانش کیه و در حین فیلم فکر میکردم حتمن یه کارگردان کار بلد و کار کُشته داره. فیلم جایزههای نسبتن خوبی رو دریافت کرده که مهمترینش جایزهی بــفتا هست [که کم جایزهای نیست] .
تصویر برداری فیلم بسیار خوب بود، جاهایی که نیاز بود یه فضای تاریک و سیاه رو ایجاد کرده بود و جاهایی که نیاز بود یه فضای....
فیلم مضمون به شدت آشنایی داره؛ «خشم» .
همونطور که میدونید خشم یکی از هفت گناه کبیرهست و به نظر من بدترینشونه. خشم میتونه تو رو تبدیل به یه هیولا بکنه؛ به یک تیراناسورس.
"من با همهی این هیاهو و سرو صدام یه چند جفت سگ کشتم، شما چطور ؟ "
فیلم رو به همه توصیه میکنم .
امتیاز من به فیلم: 10/8.5
+ لینک دانــــ--لود فیلم در قسمت نظرات قرار داداه شد .
بهـــــ نامــــ او
درود
اولین پست همیشه سخته ، شاید چون مهمه که چی باشه، فرق میکنه که چهطور آغاز شه ؛ کلّن «اولینها» معمولن سرنوشتساز هستن .
اولین چیزی که باید بهتون بگم اینه که، هیچ ادعایی ندارم و صرفَن برای خودم مینویسم، ولی اینکه بدونم چشمهایی دارن دنبالم میکنند، بهم انگیزه میده [پس منو از نظراتتون بیبهره نذارید] .
قبلن در وبلاگ Pulp.BlogSky.cOm یادداشت میذاشتم [چیزهایی مثل جملاتی که در فیلمها و کتابها میخوندم و دوست داشتم جلوی چشمم باشند و بیش از یه بار بخونمشون] و چون این حسّ نوشتن (گرچه اندک) اشباع نشد و هم اینکه دوست نداشتم از چارچوب اون وبلاگ خارج بشم، این وبلاگ رو با اجازتون کلنگش رو زدم .
مطالب این وبلاگ هم بیشتر سینمایی هست ؛ هرچیزی که به سینما مربوط بشه (البته نه کپی پیست) .
دیگه چهکار کنم، سینما شده بخش اصلیای از زندگیم ؛ البته به نظر من سینما خودش یه زندگیـه، یه زندگی ِ پِرفکت . با سینما میتونید چیزهایی رو تجربه کنید که ممکنه اصلن در طول عمرتون تجربهاش نکنید؛ حتی اگه هزار سال عمر کنید .
توی این وبلاگ بیشتر دوست دارم در مورد فیلمهایی که دیدم بنویسم ؛ البته نه اون نوشتن به سبک "ایبرت"، "بوردول" و "..." ، یه نوشتن ساده و کوتاه، فقط برای اینکه نوشته باشم و به این بهونه خاطرهی اون فیلم دوباره در ذهنم زنده شه [حسّ خوبی برام داره] .
بدورد .